سونات شماره ۱۴ پیانو (بتهوون) دریافت

 

 

سونات مهتاب که یکی از بهترین قطعه های بتهوون هست که قطعا همه دوست داران موسیقی کلاسیک ارزش خاصی براش قائل هستند.

 

اما مهمترین  نکته در مورد زندگی این موسیقیدان این هست  که بتهوون از اواخر ده بیست زندگی خود به تدریج شنوایی را از دست داد در سن 48 سالگی اصلا نمی شنید اما با مشکل وزوز گوش روبرو بود. با وجود این بیماری به آهنگسازی ادامه داد. او از استعداد دانگ مطلق بهره می برد بنابراین می توانست صداها و هارمونی آلات موسیقی را به خوبی در مغزش مجسم کند. بتهوون در شهر بنِ آلمان متولّد شد. زندگی او به‌عنوان موسیقیدان به سه دورهٔ آغازی»، میانی»، و پایانی» تقسیم می‌شود.در دورهٔ آغازی (۱۷۹۲–۱۸۰۲)، کارهای بتهوون تحت تأثیر هایدن و موتسارت بود، درحالی‌که در همان زمان مسیرهای جدیدتر و به‌تدریج دیدِ وسیع‌تری در کارهایش را کشف می‌کرد.دوران میانی (۱۸۰۳–۱۸۱۶) مدتی پس از بحران روحی بتهوون که به خاطر ناشنوایی در او ایجاد شده بود، شروع شد. برخی بر این باورند که ناشنوایی وی بر اثر باس زیاد سمفونی ۵ بوجود آمد. این در حالی است که مطالعات اخیر پزشکی نشان می‌دهند ناشنوایی وی بر اثر وجود سرب در پیانوی شخصی اش بوده‌است. آثار بسیار برجسته‌ای که درون مایه اکثر آن‌ها شجاعت، نبرد و ستیز است، در این دوران شکل گرفتند. این آثار بزرگ‌ترین و مشهورترین آثار موسیقی کلاسیک را شامل می‌شود. 

دورهٔ پایانی فعالیت‌های بتهوون از سال ۱۸۱۶ میلادی به بعد است. آثار دوران پایانی بسیار قابل ستایش هستند و آن‌ها را می‌توان عمیقاً متفکرانه و به تمامی معنی بیانگر سیمای شخصیِ خود او توصیف کرد. همچنین بیشترین ساختارشکنی‌های بتهوون را در آثار این دوره می‌توان یافت.با توجه به عمق و وسعت مکاشفات هنریِ بتهوون، همچنین موفّقیت وی در قابل درک بودن برای دامنهٔ وسیعی از شنوندگان، هانس کلر، موسیقی‌دان و نویسندهٔ انگلیسیِ اتریشی‌تبار، بتهوون را اینچنین توصیف می‌کند: برترین ذهن در کلّ بشریت».

بتهوون از سلامت کمی برخوردار بود. زمانی درد شکم شروع به آزار دادنش کرد. اما، علاوه بر این مشکلات جسمی، او درگیر چندین مشکل روحی نیز بود، که چندین ناکامی در روابط عشقی از جملهٔ آن‌ها بود. در سال ۱۸۲۶ وضعیت سلامت او به‌شدت وخیم شده بود، تا اینکه یک سال بعد، در ۲۶ مارس ۱۸۲۷ از دنیا رفت. در آن زمان تصور می‌شد مرگش به‌دلیل بیماری کبد بوده باشد، اما تحقیقات اخیر بر اساس دسته‌ای از موهای سرِ بتهوون، که پس از مرگش باقی مانده، نشان می‌دهد که مسمومیت سرب باعث بیماری و مرگ وی بوده‌است.

و اما ناکامی وی در عشق:

به دست دختری جوان و پرستیدنی همه چیز دگرگون شده‌است. او مرا دوست دارد و من هم او را. پس از دو سال، اکنون این نخستین باری است که دَمی راحت و آسایش احساس می‌کنم. شاید ازدواج بتواند مرا خوشبخت سازد. بدبختانه او از طبقهٔ من نیست و در این صورت ازدواج برایم ناممکن است. باید تلاش بیشتری بکنم.

 ناشی‌گری بتهوون در رفتار با ن، ارتباط او را با آن‌ها بسیار مشکل می‌ساخت؛ اغلب به دام عشق نی می‌افتاد که ازدواج با آن‌ها برای او محال بود.در هر صورت، این نابغه تا پایان عمر مجرد ماند.

و در اخر بتهوون برای هر سمفونی سال‌ها وقت صرف می‌کرد. سمفونی نهم او به‌تنهایی تا زمان تکمیل شدن، ده سال وقت گرفت؛ برای همین است که حدود چهل سمفونی از موتسارت و فقط نُه سمفونی از بتهوون مانده‌است.

لقب بتهوون پادشاه سمفونی بوده و خواهد بود.

 

signature written in ink in a flowing scriptامضا

 

دریافت

توضیحات: سونات شماره ۱۴ پیانو (بتهوون)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها